من فریبا هستم

من فریبا هستم
طبقه بندی موضوعی

در انتظار بهار

چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۵۱ ب.ظ

نمایش ترومن 

تصویر بالا از فیلم سینمایی نمایش ترومن (۱۹۹۸) برداشته شده است. این فیلم داستان زندگی مردی را روایت می کند که از زمان تولد بصورت ۲۴ ساعت زیر نظر دوربین های بسیاری از یکی از شبکه های تلویزیونی در حال پخش است. و او تا اواسط فیلم که مرد جوانی شده و ازدواج کرده از این جریان خبر ندارد. 
اما نکته قابل توجه از اینجا به بعد است، ترومن سعی بر فرار از وضعیت موجود دارد. سوار بر قایق از شهر به سمت دریا حرکت می کند تا دیگر زیر نظر میلیون ها تماشاچی نباشد و بعد کارگردان به طرز عجیبی سعی می کند با طوفان، باران، رعد و برق و... مانع خروج او از داستان شود. 
داستان بسیار عجیبی ست، فوق العاده تخیلی و دلنشین. تا آخرین سکانس شما را در حیرت قرار می دهد. و بالاخره ترومن از تمام مراحل عبور کرده و دیگر زیر نظر دوربین های کارگردان نیست! 
روزگار ما شباهت عجیبی با این فیلم دارد. از ابتدای سال نود و هشت چالش های بسیاری تجربه کردم. مریضی پدر و از دست دادن او، سیل، زلزله، ترور، موشک، بنزین، اینترنت و حالا کرونا. 
بقیه را نمیدانم، من منتظر بهار بودم، بهار یعنی روزهای بهتر.
بخاطر این بیماری مدارس تعطیل شده، به مردم اخطار داده شده در خانه هایشان بمانند، تا به این ساعت ۳۵۰ نفر از دنیا رفته اند. اما هنوز در خیابان ها شاهد ترافیک سنگین هستیم، مردم بدون رعایت بهداشت و عدم استفاده از ماسک و دستکش در محل های عمومی تجمع می کنند.
باید این روزگار را نوشت تا آیندگان بخوانند.
 راست بنویسیم، میرزا بنویس های قاجاری نباشیم. تاریخ را خودمان ثبت کنیم تا فرزندانمان بدانند چه بر ما گذشت این روزها...
امروز بیست و یک اسفند ۹۸ و من هنوز منتظر بهار و روزهای بهتر.
 آیا ما هم مانند ترومن این صحنه را تجربه خواهیم کرد؟ 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی